توضیحات : عميق و دقيق آگاه نيستی كه انچه تو را برانگيخته میكند و عامل گفتگوی ذهنی تو با كلمات و حروف میشود و مانند يك مجسمه به فرمها و فضاهای ذهن تو جان میبخشد چيست. اين يك درد بیدرمانی است كه دلايلش روشن و واضح نيست. دنيايی است كه قرار است جان بگيرد و شايد نقش يك ناجی را برای روح پر دردی بازی كند كه ميل به بودن و متحقق كردن وجود را در خود دارد .
به قول مارگريت دوراس «نوشته، برای خودش و برای جسم و جان خودش هم ناشناخته است. نوشتن حتی بازتاب هم نیست. نوعی مایه است که آدم در خودش و در خویشتن خودش دارد، خویشتنی که در عین حال شخص دیگری است ولی به موازات آدم ظاهر میشود، پیش میرود و در عین حال نامرئی است، با اندیشه و خشم قرین است، گاهی هم با کنش خاص خود با خطر از دست دادن زندگی مواجه می شود.»
وقتی تو گذشتهای را از دست میدهی، گاهی ممكن است رويايی را بدست آوری كه با نمايشی از حروف و كلمات، جهان ذهنی را برای خواننده بازسازی كنی، بدون آنكه اصرار ورزی و ترديد كنی به نويسنده بودن و يا نبودن، قصههايی كه اگر جان و توان باشد امكان به تصوير كشيده شدن، آن هم با مديومی مانند سينما را دارند، اما بدون دكوپاژ.
توضیحات : ویکتور ماری هوگو بزرگترین شاعر سده نوزدهم فرانسه و شاید بزرگترین شاعر در گستره ادبیات فرانسه و نیز داستاننویس، درامنویس و بنیانگذار مکتب رومانتیسم است. آثار او به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره دارد که از برجستهترین آنها میتوان به بینوایان، گوژپشت نتردام، مردی که می خندد و شمار زیادی مجموعه شعر اشاره کرد. وی همچنین چندین نمایشنامه نوشتهاست.
توضیحات : کسی که می خواهد قصه نویس خوبی شود حتما باید از همان دوران کودکی قصه بخواند و خیلی زیاد هم بخواند. اما این تاکید نباید کسی را به اشتباه بیندازد که مطالعه چنین شخصی تنها باید به قصه محدود شود. موضوع کار قصه نویس انسان و زندگی است. انسان یک موجود چند بعدی است و در مسیر زندگی خود با کل هستی در ارتباط بده و بستان متقابل است. پس نویسنده برای طرح درست ودقیق و کامل انسان در قصه هایش مجبور است به شناختی کامل از هستی، جهان، طبیعت، خود و سایر موجودات دست پیدا کند. او تاریخ و گذشته ای دارد و در این سیر تاریخی شکستها و پیروزیهایی را پشت سر گذاشته، آزمایشها و خطاهایی کرده، خام بوده و پخته شده تا به صورت امروزی در آمده است. پس نویسنده لازم است چیزی از تاریخ زندگی نوع انسان، تاریخ نژاد و کشورش و آداب و رسوم ملت خود بداند. از دیگر سو، انسان تنها بعد مادی و جسمانی ندارد و دارای جنبه ای عمیقتر و پیچیده تر ـ که از آن به بخش روحی ومعنوی یاد می کنند ـ است و باید این جنبه را هم به خوبی شناخته و مطالعاتی نیز در این زمینه داشته باشد. از جمله یک نویسنده باید در زمینه های مذهبی، سیاسی، اجتماعی، روان شناسی و مردم شناسی وغیره مطالعات عمیقی انجام دهد. پس از طی این مراحل او بایدبا دید و زاویه ای جدید به پیرامون خود نگریسته و جنبه های جدیدی از موضوعات را کشف کند. او باید بتواند بر آفت بزرگ «عادت» و «روز مرگی» غلبه کند و هیچ چیز را عادی و معمولی تصور نکند بلکه به هر چیز و هر کس چنان نگاه کند که گویی اولین بار است آن را می بیند. آنگاه است که در میان همین جریانها و پدیده های از نظر دیگران معمولی زندگی، چیزهایی را خواهد دید و کشف خواهد کرد که بقیه متوجه آنها نشده اند.
توضیحات : در کتابچه حاضر سعی شده است به شیوهای نو، گونههای روایتی راوی و ویژگیهای آن بررسی شود. همچنین باز تعریفی از آنچه امروزه به عنوان راوی و زاویه دید در کتابهای تئوری داستاننویسی از آن یاد میشود، انجام شده است که ضمن در برگرفتن انواع گونههای روایتی راوی، انواعی را که مغفول مانده نیز مورد بحث قرار گیرد. عنوان برخی مطالبی که در کتاب مورد بحث قرار گرفتهاند، بدین قرارند: داستان، روایت، ویژگیهای راوی؛ زاویه دید؛ ساختاره؛ من قهرمان؛ آینه، همزاد؛ فرستاده؛ دانش تفسیری؛ راوی مفسّر؛ کانون؛ گونههای روایتی روای؛ آینه مفسر؛ روان بیننده؛ ناظر مفسّر یک کانونه؛ ناظر بیننده دو کانونه؛ مقایسه گونههای روایتی و راوی ژنت و این کتاب و…