توضیحات : تغییر از جمهوری شورایی به اتحادیه کشورهای مشترکالمنافع که در فرهنگ عامه از آن با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نام میبرند، تغییرات عظیم سیاسی و تاریخی بود که در آخرین دهه سده بیستم میلادی اتفاق افتاد و از پیامدهای مهم آن، پایان جنگ سرد و آغاز یک سلسله جنگهای خونین در اروپای شرقی مخصوصاً بالکان و جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی، جنگهای داخلی مانند جنگ اول چچن، آسیای مرکزی مانند جنگ داخلی تاجیکستان، قدرت گرفتن بنیادگرایی اسلامی در افغانستان و پیدایش طالبان بود.
از مهمترین علل سلب حاکمیت حزب کمونیست بر اتحاد جماهیر شوروی میتوان به علاقه حاکمان جدید حزب به بازار آزاد و افزایش حس ملیگرایی در جمهوریهای مختلف مخصوصاً روسیه (به رهبری بوریس یلتسین) و قزاقستان نام برد.
به علت موقعیت غالب روسها در اتحاد شوروی، در بیشتر موارد، کمتر تفاوتی میان روسیه و اتحاد شوروی در اواخر دهه ۱۹۸۰ قائل میشدند. اما حقیقت آن است که رژیم تحت سلطه روسها به مفهوم آن نبوده که روسهای جمهوری شوروی فدراتیو سوسیالیستی روسیه ضرورتاً از این نوع آرایش (حکومتی) برخوردار بودهاند. در اتحاد شوروی، روسیه حتی از حداقل ابزار قرار گرفتن به عنوان ایالت بودن که جمهوریها از آن برخوردار بودند، همچون شاخه حزب کمونیست در سطح خود کاگب، شورای اتحادیه تجاری، دانشکده علوم، محروم بودهاست. دلیل این موضوع این است که اگر این سازمانها دارای شاخههایی در سطح روسهای جمهوری شوروی فدراتیو سوسیالیستی روسیه بودند، ممکن بود قدرت ساختارهای سطحی اتحاد را تهدید نمایند.
در اواخر دهه ۱۹۸۰، گورباچف اهمیت جمهوری سوسیالیست فدراتیو روسیه شوروی را کم برآورد نمود که به عنوان پایه دوم قدرت رقیب برای اتحاد شوروی محسوب میشد. نوعی واکنش شدید ملیگرایانه روسی، توسط برخی از روسها با اظهار این مطلب مطرح شد که روسیه مدت زیادی بوده که از طریق دادن یارانه نفت خام ارزان موجب فقیرتر شدن جمهوریها شده است. به عنوان مثال تقاضاهای مربوط به موسسات داخل روسیه افزایش مییافت که این به دلیل برابری بین جمهوری روسیه و اتحاد شوروی منجر به کاهش توسعه میگردید. همزمان با این که ملیگرایی در اواخر دهه ۱۹۸۰ طنین انداز میشد، تنش میان آنهایی که میخواستند اتحادیه تحت سلطه روسیه را یکپارچه نگهدارند و گروهی که خواهان ایجاد کشور قدرتمند روسیه بودند، تشدید شد.
توضیحات : جنگ نامتقارن در اصطلاح به نبردهایی گفته میشود که طرفهای درگیر در آن از توانایی نظامی یکسانی برخوردار نیستند و بر خلاف جنگهای کلاسیک فرمول مشخصی برای موقعیتهای خاصّ نظامی ندارند بلکه از عملیات گوناگون، معمولاً برای استفاده از عامل غافلگیری برای ضربه زدن به دشمن استفاده میشود. کتاب حاضر الگوی جنگ نامتقارن را مورد بررسی و کنکاش قرار داده است.
توضیحات : اسکاد خانوادهای از موشکهای بالستیک کوتاهبرد ساخت اتحاد جماهیر شوروی است که در دوران جنگ سرد تولید شد و به صورت گسترده به دیگر کشورهای همپیمان با کشور شوراها خصوصاً کشورهای جهان سوم صادر شدهاست. «اسکاد» نامی است که توسط ناتو به این سری موشکها داده شد و معمولاً برای اشاره به تمامی موشکهایی که در کشورهای مختلف بر اساس تکنولوژی اسکاد ساخته شدهاند نیز استفاده میشود. موشک اسکاد مسیری کمانیشکل را در طول پرتاب خود طی میکند. در مقطع اول، اوج میگیرد و به کمک موتورهایش از جو زمین خارج میشود. سپس وارد یک مقطع پرواز آزاد میشود، تا لحظهای که مجدداً به جو زمین برمیگردد و به سمت زمین سقوط میکند. ژیروسکوپهای موجود بر روی راکت، آن را در مقطع اوجگیری هدایت میکنند. هرگاه که موتورها خاموش شوند، به تبع آن موشک اسکاد به سمت هدف خود سرازیر میشود. دقت اسکاد در زمینه هدفگیری ضعیف است.