توضیحات : این پرسش اساسی که چگونه زندگی روی زمین آغاز شد و انسان به شکل امروزی تکامل پیدا کرد، یکی از بحثبرانگیزترین سؤالها در میان همه فرهنگها، اقوام، مذاهب و جوامع گوناگون در تاریخ شناختهشدهی بشر است. تا پیش از کشفیات دانشمندان در دوران اخیر، هر یک از گروههای جمعیتی بشری، براساس چارچوب فکری خود پاسخ این پرسش را بیان کردهاند؛ پاسخهایی که اصولا به دو شکل کلی بودند. پاسخهای گروه بزرگی از جمعیتها براساس برداشت از نظامهای فکری پیش از خود استوار بوده است که در برخی از موارد، تغییراتی برای همخوانی با تفکرات زمان خود در آنها اعمال میشده است.
فهرسات کتاب :
– پیدایش و تکامل حیات
– علم و آینده
– انسان؛ طبیعت و علم
– در جستجوی جهانهای دیگر
– در آستانه اکتشافهای جدید در فیزیک
– آینده اندیشی و آینده شناسی تغییر و تبدیل عناصر – آینده متالوژی
– رادیو شیمی و زندگی
– اسرار اعماق زمین
توضیحات : خوزه ارتگا یی گاست فیلسوف لیبرال و نظریهپرداز اسپانیایی و از پیشگامان رنسانس اسپانیا در سده بیستم به شمار میرود. او در نیمه نخست قرن بیستم زمانی که اسپانیا میان جمهوریخواهی، سلطنت و دیکتاتوری سرگردان بود، رسالات متعددی منتشر کرد. وی در کنار نیچه از مدافعان منظرگرایی بود که کانت پیشگام آن در اندیشه غربی به حساب میآمد. او منتقد انسان تودهای و جامعه فاشیستی برآمده از آن بود و دولت بزرگ را عامل و معلول این پدیده میدانست. رتگا یی گاست منتقد تند جامعه تودهای است و فاشیسم را نتیجه تودهای شدن جامعه میداند. او همچنین مخالف دولت بزرگ است و مشکلات عصر مدرن را نتیجه بزرگ شدن دولت و مداخله آن در همه امور میداند. انسان تودهای از نظر او همان است که شک و تردید به خود راه نمیدهد، زندگی او جریان دارد ولی بی هدف است و اسیر روزمرگیها است. انسان تودهای همان است که توسط امپراتوریهای رسانهای کنترل میشود و هرچه به خوردش میدهند بی هیچ تردیدی میپذیرد. کسانی که در تاریخ فلسفه مطالعاتی دارند معمولاً اورتگا یی گاست را پیرو مکاتب پدیدارشناسی، اگزیستانسیالیسم و فلسفه زندگی قلمداد میکنند. سرچشمه افکار فلسفی اورتگایی گاست را باید در دیدگاههای نیچه و ویلهلم دیلتای جستجو کرد. تعلقات فلسفی او بر رابطه بین حیات بشری و تاریخ، فرهنگ و اخلاق تمرکز داشت. اورتگا یی گاست شخصیتی فردگرا بود. ویژگی بارز او نخبه گرایی اش است و با طرح و شرح نظریه آریستوکراتیک تاریخ و فرهنگ، سرمایهداری و کمونیسم را به عنوان اشکال جامعه «تودهای» مورد تقبیح قرار میدهد. از دیدگاه او، هم کمونیسم و هم سرمایه داری فرهنگ و فردیت را تخریب میکنند.