توضیحات : داستان خاطرات لجنی با طنز تلخ و غریبی که دارد در نگاه اول روایتی ساده است از زندگی بچههای یک کوچه و محله. بچههایی که انگار از اول همهچیز را اختراع میکنند: بازی کردن، گروه، فوتبال، یارکشی، جنگیدن و… بهطوریکه این سطح از داستان حتی شبیه داستانهای نوجوان است. ولی چیزی که خواندن آن را جذاب میکند و نو و تازه است، لایه درونیتری از روایت است: شکلگیری جامعه، تشکیلات، انقلاب، عشق، فردیت، گروه، جنگ، کینه و … جامعهای که حول مرکزیت و بهانهای مثل توپ و جوی لجنمال شکل میگیرد و همانها معضلاتش میشود. رشد میکند و بدون اینکه مخاطب حس کند، زندگی طبقه بزرگی از مردم و طرز زیست و فکرشان را به او نشان میدهد. جایی از داستان میگوید: «شاید همهچیز از آن زمان شروع شد و باقی اتفاقات تنها تغییر شکلهای کوچکی بود در طرز دویدن ما» بله همهچیز از همان زمان شروع شد و هرکه آمد لگدی به توپ زد و جایی را زخم کرد و دلی را تاب داد. همهچیز از همانوقت شروع شد دوست عزیز و برای همین مخاطب این کتاب، گروه سنی خاصی ندارد، فقط کافیست درد را شناخته باشد.
توضیحات : کتاب پیش روی شما فقط خاطرات دانشجویی نیست. مجموعه ای از نکات آموزشی است که نویسنده کتاب ( بابااژدر) در طول دوران تحصیلش خود آنها را تجربه کرده است و با نثری شیوا این خاطرات را به رشته تحریر در آورده است. خواندن این کتاب را به همه ( دانشجو و غیردانشجو) پیشنهاد می کنم . روایتی از مشکلاتی که بعضی از فعالان دانشجویی در دانشگاهها دارند یا توسط بعضی از مسئولین، برای آنها ایجاد میشود
توضیحات : عباس اژدرالدینی در کتاب یک فعال دانشجویی بعد از فارغ التحصیلی در ایران، از خاطرات خود به عنوان نمونهای از عملکرد تیپ شخصیتی فعالان دانشجویی بهره گرفته تا به شما نشان دهد فعالان دانشجویی گوهرهایی هستند که بعد از فارغالتحصیلی میتوانند نظام اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ما را رشد دهند.
در برخی سازمانها مدیرانی هستند که جز گرداندن ظاهری و متوقف نشدن کار سازمانی که به آنها سپرده شده، وظیفه دیگری را بر دوش خود نمیبینند و اگر روزی کار بیشتری نسبت به وظایفشان انجام دهند، عمیقاً احساس بزرگی و خوب بودن میکنند. اگر انگیزهای جهت افزایش راندمان کاراییشان داشته باشند، ممکن است در عملکرد خود تغییراتی ایجاد کنند و اگر ملاک قضاوت روی لیاقت آنها، خروجی کارشان باشد، اغلب به هر قیمتی تمام هوش و حواسشان را روی آمار و آمارسازی متمرکز میکنند و گاهی نیز ممکن است هزینههای ناحقی از بیتالمال را برای نمایشهای خود صرف کنند. در مقابل این مدیران، افرادی نیز در این کشور هستند که بدون اینکه کسی از آنها توقعی داشته باشد یا مسئولیتی بر دوش آنها بگذارد، بیمنت به گونهای برای دیگران مفید واقع میشوند که گویی خود را وقف اطرافیان یا مردم کردهاند. آنها در انجام وظایف خود به بهترین نحو عمل کرده و برای دستیابی به حداکثر کارایی خود نیاز به مشوق و محرک خارجی ندارند. نمونههای بارز چنین افرادی را میتوانید در فعالان دانشجویی واقعی دانشگاهها ببینید.
این کتاب معرفی کسانی است که هر دانشگاه در هر سال، چندین نفر از آنها را به جامعه تقدیم میکند اما کل انرژی و استعداد خدمتشان در سطوح پایین سازمانها یا ادارات یا تلاش برای یک کسب و کار کوچک به هدر میرود. آن هم معمولا در حالی که همان پست کممرتبه، معمولا صوری بوده و ممکن است مانند بسیاری از کارمندان، آنها را نیز به عنوان ماشین امضا، به خدمت گرفته باشند و اگر بخواهند که کارشان را به درستی انجام دهند، بیشتر خاری در چشم محسوب میشوند نه یک کارمند با وجدان کاری.
توضیحات : این کتاب با روایتی داستانی، خاطرات دوران کارشناسی، کارشناسی ارشد و کارورزی یک مهندس صنایع را روایت می کند. داستان های روایت شده از زندگی یک دانشجو در کنار نکات آموزشی جذاب کسب و کاری ذکر شده در این کتاب، می تواند برای هر مهندس و دانشجوی مهندسی جذاب باشد کتاب حاضر که توسط آقای هادی آقازاده – این مهندس مسئولیت پذیر- نوشته شده، نور امیدی بر نظام سلامت و همین طور بر سایر بخشهای موفق اقتصادی خواهد بخشید که بتوانند موفق شوند، پیشرفت کرده و خدمت کنند و بسیار مهمتر از همه، بتوانند برای بیماران به عنوان آخرین منتفعان نظام سلامت، مُثمر ثمر باشند.