توضیحات : چند ثانیه مکث جلو آینه، و سومین رمانم «یک روبان سرخ برای شاهزاده ونوس» متولد شد. رمانی نه تاریخی و نه علمی و نه تخیلی و نه اجتماعی، که درهمتنیده از همهٔ اینها. در بحبوحهٔ یافتن سرنخها با کمک بازپرس، یک مهمانی شام داشتم. اما داستان جرقهٔ رمان در چند ثانیه این که؛ مهمانها از راه رسیدند و همه چیز به خوبی پیش رفت، در حالی که تمام مدت مهمانی، من درگیر تبوتاب عشق سروان شیری به خانم دکتر و شخصیت کتابدار رمان قبلی «معمای عشق ساعتی» بودم. بعد از رفتن مهمانها توی آینه نگاهی انداختم و متوجه برچسب چند لایهٔ مارک لباسم شدم که وارونه پوشیده بودم و تمام مدت مهمانی همان طور به تنم بود. ترسیدم از حواسپرتی که کار دستم ندهد. شدم دختری که سالهای نوجوانیاش را در دنیای مهآلوده و زیرزمینی سپری میکند و نشستم به نوشتن دنیای دخترک و نتیجهاش شد رمان «یک روبان سرخ برای شاهزاده ونوس». رمان را در هفت فصل نوشتم. هر فصل داستان مستقلی دارد که خوانندهٔ تیزبین از فصل یک سرنخهای اتصال فصلها به هم را درمییابد.
توضیحات : افسانههای آذربایجان کتابی به روایت صمد بهرنگی و بهروز دهقانی، شامل افسانههای خطه آذربایجان است که عیناً به فارسی ترجمه شده و در بیشتر این افسانهها فرد دولتمند و ثروتمند چهرهای پلید و قهرمان تهیدست و یک لا قبا چهرهای پاک و اسطورهای دارد. ۳۹ قصه با روایت “صمد بهرنگی و بهروز دهقانی “در این مجموعه گرد آمده که عناوین آنها بدین قرار است : دختر حاجی صیاد، پدر هفت دختر و پدر هفت پسر، آدی و بودی، دختر درزی و شاهزاده، شتر و روباه، آلتین توپ، اذان گو، گل خندان، ای وای های، نخودی، پیرزن و سه دخترش، ملک محمد، بیزووم، گرگ و گوسفند، عروسک سنگ صبور، بیبی لی جان، موش گرسنه، دیو پخمه، شیر و روباه، هفت جفت کفش آهنی، هفت تا عصای آهنی، رفیق خوب و رفیق بد، به دنبال فلک، فاطمه خانم، پیراهن عروسی از سنگ آسیا، پسر زرنگ و دختر تنبل پادشاه، بز ریش سفید، انار خاتون، محمد گل بادام، گرگ و روباه، پرنده آبی، درویش و میومیو خانم و دختر غازچران، گل و سیناور، دختران انار، شاهزاده حلوا فروش، تیزتن، روباه و پیرزن خمره سوار، گنج، و کچل مم سیاه