• دانلود کتابهای الکترونیک مختلف و متنوع با کمترین حجم ممکن
  • قرار گرفتن کتابها در سرور اختصاصی پارس بوک با لینک مستقیم
  • امکان ارسال لینک کتابهای جدید به ایمیل شخصی شما
  • رکورددار تعداد اعضا با بیش از 170 هزار عضو فعال
  • به روز رسانی مداوم سایت با کتابهای جدید ( هر روز یک کتاب جدید )

گنج

دانلود کتاب باستان شناسی چهل تکه

تاریخ : ۲۷ اسفند ۱۳۹۳

توضیحات : این کتاب در پنج فصل با نام‌های «باستانشناسی و مردم»، «باستانشناسی کی و کجا»، «انسان فرهنگمند می‌شود»،‌ «انسان چیزها و باستانشناسان» و «تکه‌های چهل‌گانه» با نگاهی جدید و متفاوت مفاهیم دشوار این رشته را عنوان کرده و باستانشناسی عامه را برای مردم توضیح می‌دهد. فهرست کتاب براساس آن‌چه ترتیب دوره‌های تاریخی در باستانشناسی است، پیش نمی‌رود بلکه مسایلی که آورده شده با زبانی ساده و به‌شیوه‌ای جدید بیان شده‌اند. فصل نخست با زیرعنوان‌هایی مانند «گنج، طلسم، اژدها و …»، «گذشته‌ها گذشته است؟»، «از شکوه گذشته تا شناخت فرهنگ انسان»، «از میراث فرهنگی تا میراث منفی و رابطه آن با باستانشناسی» و «مقصر کیست؟ مردم ایران چگونه به باستانشناسی می‌نگرند؟» اطلاعات غلطی که مردم درباره باستانشناسی دارند، بررسی می‌کند. فصل بعدی با نام «باستانشناسی کی و کجا» نیز مطالبی چون «آغاز باستانشناسی و دو مرد آغازگر: تامسن و ورسائه» و «ابتدا تاریخ بود و بعد … پیش از تاریخ آمد» را شرح می‌دهد.

دانلود کتاب PDF کیم و گنج گمشده

تاریخ : ۱۱ تیر ۱۳۸۸

توضیحات : این داستان جذاب به قلم ینس ک. هولم نوشته شده و توسط آقای قاسم کیانی در سال ۸۳ ترجمه شده است. در پاراگراف زیر بخشی از این داستان آورده شده… ” در حالی که فانوس به دست داشتم، قبل از دیگران به راه افتادم. راه خیلی باریک بود طوری که مجبور بودیم در یک ستون راه برویم. اریک پشت سر من بود. کاتیا و اسپکس هم بعد از او می‌آمدند. اندکی بعد به فکر افتادم که درروشنایی روز هم می‌توانستیم گنج را بیرون بیاوریم. در آن صورت، کار خیلیآسان‌تر می‌شد. ولی به خاطر نمی‌آوردم در جایی خوانده باشم کسی چنین کاری را در روشنایی روز انجام داده باشد، در حالی که امکان داشت نیمه‌شب، زیر نور فانوس و در محاصره‌ی خطرات مختلف آن را به انجام رساند. اینک در چنینموقعیتی بودیم. فکر می‌کنم همگی احساس می‌کردیم قضیه بسیار جدی است. هر چه بود، فقط یک بازی نبود؛ واقعاً گنجی در زیر زمین چال شده بود که صد قدم ازدر کلبه و چهل و هشت قدم از تنه‌ی شکسته‌ی درخت فاصله داشت. می‌دانم که می‌توانستیم این همه پول را در بانک پس‌انداز کنیم، ولی مطمئنم با من موافقید وقتی صحبت از یک هزار کرون باشد، کار خیلی عاقلانه‌ای نیست.