توضیحات : ویکتور ماری هوگو بزرگترین شاعر سده نوزدهم فرانسه و شاید بزرگترین شاعر در گستره ادبیات فرانسه و نیز داستاننویس، درامنویس و بنیانگذار مکتب رومانتیسم است. آثار او به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره دارد که از برجستهترین آنها میتوان به بینوایان، گوژپشت نتردام، مردی که می خندد و شمار زیادی مجموعه شعر اشاره کرد. وی همچنین چندین نمایشنامه نوشتهاست.
توضیحات : کسی که می خواهد قصه نویس خوبی شود حتما باید از همان دوران کودکی قصه بخواند و خیلی زیاد هم بخواند. اما این تاکید نباید کسی را به اشتباه بیندازد که مطالعه چنین شخصی تنها باید به قصه محدود شود. موضوع کار قصه نویس انسان و زندگی است. انسان یک موجود چند بعدی است و در مسیر زندگی خود با کل هستی در ارتباط بده و بستان متقابل است. پس نویسنده برای طرح درست ودقیق و کامل انسان در قصه هایش مجبور است به شناختی کامل از هستی، جهان، طبیعت، خود و سایر موجودات دست پیدا کند. او تاریخ و گذشته ای دارد و در این سیر تاریخی شکستها و پیروزیهایی را پشت سر گذاشته، آزمایشها و خطاهایی کرده، خام بوده و پخته شده تا به صورت امروزی در آمده است. پس نویسنده لازم است چیزی از تاریخ زندگی نوع انسان، تاریخ نژاد و کشورش و آداب و رسوم ملت خود بداند. از دیگر سو، انسان تنها بعد مادی و جسمانی ندارد و دارای جنبه ای عمیقتر و پیچیده تر ـ که از آن به بخش روحی ومعنوی یاد می کنند ـ است و باید این جنبه را هم به خوبی شناخته و مطالعاتی نیز در این زمینه داشته باشد. از جمله یک نویسنده باید در زمینه های مذهبی، سیاسی، اجتماعی، روان شناسی و مردم شناسی وغیره مطالعات عمیقی انجام دهد. پس از طی این مراحل او بایدبا دید و زاویه ای جدید به پیرامون خود نگریسته و جنبه های جدیدی از موضوعات را کشف کند. او باید بتواند بر آفت بزرگ «عادت» و «روز مرگی» غلبه کند و هیچ چیز را عادی و معمولی تصور نکند بلکه به هر چیز و هر کس چنان نگاه کند که گویی اولین بار است آن را می بیند. آنگاه است که در میان همین جریانها و پدیده های از نظر دیگران معمولی زندگی، چیزهایی را خواهد دید و کشف خواهد کرد که بقیه متوجه آنها نشده اند.
توضیحات : نگارنده در این کتاب ضمن تطبیق واژههای سوئدی با واژههای ایرانی (پارسی باستان, اوستایی, پهلوی و فارسی) نمونههای مشابهی از واژگان ایرانی و سوئدی فراهم میآورد و بر پایه آن نشان میدهد که عناصری از واژههای باستانی, اوستایی, پهلوی و فارسی در زبان سوئدی وجود دارد .وی همچنین خاطر نشان میکند که ‘برخی واژههای مشترک ایرانی و سوئدی آن قدر به هم نزدیک و همانندند که گاهی هیچ تفاوتی با هم ندارند و گاهی تفاوت اندکی بین آنها وجود دارد .’در آغاز کتاب ضمن اشاره به خویشاوندی زبانهای اروپایی با زبانهای هند و ایرانی, جدول تطبیق حروف ترکیبی سوئدی با حروف فارسی, و جدول تطبیق حروف آوانگاری لاتین با حروف فارسی درج گردیده است . تدوین کتاب به این صورت است که واژه سوئدی در سمت راست صفحه به خط سوئدی ضبط شده و واژه معادل ایرانی در مقابل آن, با الفبای لاتینی, آورده شده همچنین معنی و مفهوم هر یک از این دو واژه در برابر آن درج گردیده تا همسانی و احیانا نا همسانی معنی هر دو واژه نمایان گردد .
توضیحات : ساده وصمیمی با تخیلی قوی این یک اثرفوق العاده دریک رسانه جمعی مدرن است با یک استفاده درست ازاین رسانه به نظر من جایگاه واقعی این اثر حتا اگرهم چاپ می شد ویا در آینده چاپ هم بشودباز در همین رسانه است کار چاپ آن درست به این می ماند که ما از یک شعر ویا یک مقاله وداستان زیبا که در اینترنت منتشر شده یک نسخه برای خودچاپ کنیم به نظرم جای این کار در همین جاست جایی که در آن متولد شده در اینترنت.
توضیحات : کتاب «ییلاق چشمان تو» مجموعهای از ۴۵ قطعهی عاشقانه از سرودههای پژمان الماسینیا است که توسط نشر کاریز منتشر گردیده. در بخشی از مقدمهی این مجموعهی شعر میخوانیم: روح غنایی شعر پژمان الماسینیا با بهرهگیری از عناصری که از طبیعت سرچشمه گرفتهاند منجر به ایجاد فضایی حسی و عاطفی میگردد که مخاطب را به حسآمیزی با شعرهایش دعوت و عادت میدهد. شعری که دغدغهاش خلاء عاطفی روزمرگیهای هر انسانی میتواند باشد. شاعر از بافت زبانی ساده و سلیسی که بیشتر میتوان گفت از همان زبان طبیعت برخوردار است، معنویات درونیشان را به مخاطب منتقل میکند.
توضیحات : « حکایت آن اژدها » مجموعه داستانهایی کوتاه و شعر گونه است که نویسنده در آنها دست به تجربه هایی جدید زده است . در حقیقت می توان این مجموعه را امتداد آن دسته از آثار ابراهیمی که در منتخب داستانهای کوتاهش – به خصوص در جلد سوم – چاپ شده اند ، دانست . داستانهایی کاملا شاعرانه با پرداختهایی گاه کاملاغریب و گاه کاملا ساده ! و فضایی تقریبا سوررئال که با بهره گیری از شیوه جریان سیال ذهن نوشته شده است . البته در ابتدای این کتاب ابراهیمی مقاله ای در باب داستان نویسی دارد که بسیار زیباست و در آن از روش «سرریز» نام می برد که تقریبا معادلی برای همان روش جریان سیال ذهن است .
توضیحات : یکی از مقولههای اجتماعی در داستانهای جلال آل احمد زن است. زن به عنوان پدیدهای اجتماعی، تقریباً همزمان با انقلاب مشروطه به ادبیات راه مییابد. در این دوران از بیچارگیها، محرومیتها و نداشتن آزادی زن در خانواده و اجتماع سخن گفته میشود. زن به عنوان فردی از اجتماع، تحت تأثیر ستمها، خرافهپرستیها و نادانیهای جامعهای است که در آن زندگی میکند. زنان داستانهای آل احمد خود را حقیر مییابند. آنان در فضایی مردسالار توصیف میشوند. نه هویتی دارند و نه هیچ حقی برای اعتراض. آنان در محیطی زندگی میکنند که آزادی و تساوی برای زن در عمل و نظر وجود ندارد. به عنوان مثال، «بچه مردم» داستان زندگی زنی است که به علت ازدواج مجدد مجبور است بچهٔ شوهر اولش را سر راه بگذارد تا بتواند به زندگی خود ادامه دهد. این داستان تصویر زنی را نشان میدهد که به خاطر نان و ادامه زندگی، از ابتداییترین احساسات خود میگذرد. چرا که او در اجتماعی زندگی میکند که زن، مانند یک کودک به حمایت مرد نیازمند است. در «لاک صورتی» شوهر هاجر که فروشنده دورهگردی است به خاطر خریدن لاک، او را مورد ضرب و شتم قرار میدهد. هاجر زنی است که خود را ناقصالعقل میداند و نهایت آرزویش خریدن لاکی است تا با آن دستانش را مانیکور کند.
توضیحات : حسین محجوب متولد ۱۳۲۷ رشت است. وی با گذراندن دوره های عملی بازیگری زیر نظر عباس جوانمرد، بهرام بیضایی و داریوش آشوری فعالیت هنری خود را آغاز کرد. نخستین کار سینمایی او بازی در فیلم «رگبار» به کارگردانی بهرام بیضایی بوده است. وی به خاطر فیلم رنگ خدا به عنوان بهترین بازیگر نقش دوم مرد در جمع برگزیدگان هفدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر (بهمن ۱۳۷۷) بود.
توضیحات : فروغالزمان فرخزاد شاعر معاصر ایرانی است. وی پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونههای قابل توجه شعر معاصر فارسی هستند. فروغ با مجموعههای اسیر، دیوار و عصیان در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد. سپس آشنایی با ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز سرشناس ایرانی و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد. وی در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعه تولدی دیگر تحسین گستردهای را برانگیخت، سپس مجموعه ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران به عنوان شاعری بزرگ تثبیت نماید.
توضیحات : مجموعه اشعار کوتاه حسین امیری در ۳۲ صفحه. زندگی خاطره ایست، که از شوق نگاه های عمیق میگذرد …. زندگی فاصله ایست ،که از جاده بی برگ و زمان میگذرد
زندگی شاید ,
خاطره ای از فاصله هاست…
گاه خاموش و بلند
گاه زیبا و روان
گاه انبوه و گران .
زندگی شوق رهایی همین لحظه ای بی درد و غم و فاصله و خاطره هاست.
توضیحات : پدر ما از عشایر بود و زندگی مان بیشتر در مهاجرت می گذشت . جمعاً شش نفر بودیم ؛ چهار برادر و دو خواهر . مهاجرت تحول مدام است در عرصه حیات و ما همیشه در حال کوچ از جایی به جایی دیگر به سر می بردیم. با آن وسعت بی نظیر، منظری وسیع به آدم « ساردوئیه » دشت های سبز هدیه می کرد. روزهای کودکی ما با عدم وابستگی به مکانی مشخص می گذشت. زندگی ساده ای داشتیم . غذای ما معمولاً نان جو و گندم و بعضی وقت ها اشکنه بود ، ولی یاد گرفته بودیم با کمترین امکانات بیشترین استفاده را از زندگی خدادادی ببریم . از همان اوان کودکی افرادی مذهبی بار آمده بودیم.
توضیحات : پاسداشت زبان پارسی که امروزه ۱۴۴ میلیون تن در جهان به آن سخن میگویند، اندیشه نوینی نیست و به سدهها پیشتر بازمیگردد. بهترین نمونهی تلاش برای زدودن واژههای بیگانه از زبان پارسی، شاهنامه فردوسی است که شاید هم بزرگترین تلاش در این زمینه باشد. شاهنامه فردوسی سرودههایی با شصت هزار بند و به پارسی سره است و بندهایی که واژههای بیگانه در آن دیده میشوند را دیگران به آن افزودهاند. زیرا آرمان فردوسی زنده نگاه داشتن پارسی بود، پس نمیتوانسته از واژههای بیگانه برای این کار سود ببرد. این ابرمرد ایرانی سیسال از زندگی خود را برای نوشتن و سرایش شاهنامه و در راه آرمانش گذاشت. پارسی گویی نه تنها درگیری با دیگر زبانها نیست و هرگز نمیتواند ارزش دیگر زبانهای مردمان ایران زمین مانند لری، کردی، بلوچی یا ترکی را کاهش بدهد، بلکه خوشبختانه زبان پارسی آنچنان با دیگر زبانهای کشورمان در هم آمیخته که یکی از انگیزههای دوستی و یگانگی مردمان ایرانی از تیرههای گوناگون بوده و هست. پارسی و دیگر زبانهای ایرانی دادوستدها کردهاند و مانند چسبی تکههای زبانی کشورمان را همواره به هم پیونده داده و بخشی از گنجینه یکدیگر شدهاند. پارسیگویی اندیشهای پاک و بهدور از کینهورزی به زبانهای دیگر میباشد، زیرا هر زبانی برای گسترش و بهینه شدن به وامگرفتن نیازمند است و بسیاری از واژههای بیگانه که امروزه در زبان ما کاربرد دارند در درازای روزگاران از آن ما شدهاند و پرمایگی این زبان را فراهم میکنند هرچند نباید فراموش کرد که پارسی گویی تلاشی برای بیشتر بهکار بردن واژههای خودی است.