توضیحات : محمد خوانساری استاد برجستهٔ فلسفه و منطق در دانشگاه تهران، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و یکی از بزرگترین منطقدانان دوران معاصر بود. وی علاوه بر تحصیلات دانشگاهی در رشته فلسفه و گذراندن همه دروس دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی، دکتری ش را در رشتهٔ منطق و فلسفه با عالیترین درجه از دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرده بود. خوانساری از نخستین کسانی بود که در سالهای اخیر توانستند جایگاه مستقل علمی منطق را به دانشگاهیان و دانشجویان نشان بدهند. وی همچنین با مقالات و کتابهای خود در این حوزه، بهویژه با کتاب ارزشمند «فرهنگ اصطلاحات منطقی» و نیز کتاب «منطق صوری» اهمیت منطق در علوم امروز و فوایدی که منطق به لحاظ دقت و صورتبندی دقیق در سایر علوم دارد را نشان داد.
کتاب صوتی «ما چگونه، ما شدیم: ریشهیابی علل عقبماندگی در ایران»، نوشته صادق زیباکلام ( – ۱۳۲۷) استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران است.
اما زیباکلام چه رویایی در سر داشت که همای اقبال بر شانه کتابش نشست و سبب شد یک کتاب ۴۸۰ صفحهای، طی ۲۲ سال گذشته – از بهار ۷۴ تا بهار ۹۶ – بیستوهفت بار تجدید چاپ شود؟
در کتاب صوتی «ما چگونه، ما شدیم» با دو مسئله مواجه هستیم: عقبماندگی ایران و عقبماندگی شرق در برابر غرب (اروپا).
دوگانه عقبماندگی – توسعهنیافتگی در ایران در میان روشنفکران و منتقدان وضع موجود دستکم به دو قرن پیش بازمیگردد. این عده معدود، بهنیکی دریافته بودند که جامعه ایران دچار کاستیهای متعددی است و راه علاج آن تجدد.
شاید بتوان گفت یکی از دلایل توفیق کتاب صوتی «ما چگونه، ما شدیم» در میان خوانندگان این است که نویسنده کوشیده “به جای روش معمول و متداول معلولنگری و معلولنگاری به علتجویی و ریشهیابی” بپردازد. از این رو به جای مقصر شمردن دیگران – اعم از اعراب، شرق، غرب، استعمار، خارجیها و … – به خود ایران و کالبدشکافی آنچه به لحاظ تاریخی ایران را تشکیل داده، پرداخته است. در نتیجه شاهکلید این عقبماندگی را از داخل میداند و نه از بیرون یا استعمار؛ چرا که بهزعم نویسنده، ورود استعمار به ایران در حقیقت معلول عقبماندگی ما بود و نه علت آن.
توضیحات : اساطیر هندو بدنه وسیع اساطیر و روایات سنتی مرتبط با آئین هندوئیسم است که ریشه در ادبیات سانسکریت دارد. پیشینه و تنوع فرهنگ و دین هندی باعث پیدایی یکی از پیچیدهترین و غنیترین مجموعهٔ اساطیری جهان شدهاست. قدرت دیرمان این اساطیر که ریشههایش در تاریکنای زمان پنهان است، در نقش حیاتی آنها، نماینده شده که هنوز در جامعهٔ نوین هند تأثیر گذارند. اساطیر هندو یکی از غنیترین عناصر فرهنگ هند به شمار میرود. از طریق نسلها، داستانهای مختلفی در اساطیر هندو از نسلی به نسل دیگر بوسیلهٔ کلام و یا از طریق متون مقدس منتقل شدهاست. در این اثر اساطیر کهن هند و خدایان عصر بودایی در ۲ قسمت خدایان آسمانی و خدایان برزخی معرفی شده است .در صفحات پایانی کتاب ۶۵۰ منبع درباره علمالاساطیر و تمایلشناسی هند ارائه شده است. کتاب با تصاویری از اساطیر هند همراه است.
توضیحات : کتاب حاضر با همکاری “دکتر ماری لویزفون فرانتس، دکتر جوزف ال. هندرسن، دکتر آنیه لایافه، دکتر یولانده یاکوبی” نوشته شده است. یونگ در این کتاب به نقش فرهنگ و اساطیر هر ملت در شخصیت افراد تشکیلدهنده آن جامعه میپردازد و مفهوم کهن الگو را مطرح می کند. در قسمتهایی از کتاب میخوانیم: «من قبلاً به آنچه مردمشناسان “ترس از چیزهای نو” نامیدهاند اشاره کردهام یک ترس عمیق و خرافی از چیزهای نو در مردم ابتدایی در برابر وقایع مبهم، درست مانند حیوانات وحشی واکنش نشان میدهند… این امر را میتوان به آسانی در واکنش هر فرد در برابر رویاهای خود، وقتی که به اعتراف به یک پندار حیرتانگیز مجبور میشود، مشاهده کرد.» «در بررسی رویاها دو نکته اصلی باید مورد بررسی قرار گیرند: نخست اینکه رویا را باید مانند یک حقیقت تلقی کرد که کسی درباره آن نباید هیچگونه تصور قبلی بکند، جز اینکه در هر حال به وجهی دارای معنی است، دوم اینکه رویا جلوهای از ناخودآگاه است.»
توضیحات : در مرزهای خاوری ایران زمینِ عصر هخامنشی نیز، درست موازی با آنچه که در غرب میبینیم، خردی فلسفی زاییده شد که دو خوشهی اصلی آن به مکتب بودایی و جاینی تعلق دارد. شباهتهای مضمون، قلاب و دستور در اندیشهی هندی، خرد ایرانی، و فلسفهی یونانی به قدری زیاد است، که به نظرم تردیدی در همتبار بودنِ این خوشههای گسترده از منشها وجود ندارد. در کتابهای «تاریخ کوروش هخامنشی»، «داریوش دادگر»، و «اسطورهی معجزهی یونانی» شرایط جامعهشناختی و تاریخی حاکم بر عصر هخامنشی را شرح دادهام، و این موقعیتی بوده که توسعه و تکثیر خرد ایرانی و شاخه دواندناش در زمینهی فرهنگهای همسایه را ممکن ساخته است.
خوانش مقایسهای اندیشهی هندی و فلسفهی یونانی از آن رو برای ما اهمیت دارد که میتوان بر مبنای شباهتها و تفاوتهای موجود میان این جریانهای اصلی پیکربندی معنا، به جزئیات از یاد رفته و فراموش شدهی جاری در واسطهی میانشان – یعنی حوزهی میانیِ خرد ایرانی- پی برد. در این میان، آنچه که آشکار میگردد، خودِ خرد ایرانی است که بر خلاف تصور مرسوم تنها یک روایت و یک نسخهی غالب ندارد. با تحلیل و شناسایی کل گسترهی تامل فلسفی در بافتی تاریخی است که میتوان به خوشههای بارآور و رنگارنگی دست یافت، که از گذشتههای بسیار دور بر شاخهی تمدن ایرانی روییده است. خوشههایی که خرد زرتشتی، خرد مهرآیین، خرد بودایی و چارچوبهای متاخرترِ مزدکی و مانوی را در بر میگیرند و در نهایت در زمینهی زبان پارسی دری به خرد عارفانه و حکمت قرون میانه منتهی میشوند.
توضیحات : شکلِ آغازین این کتاب در سال ۱۳۸۱ برای دانشجویان درس تکامل دانشگاه تهران نوشته شد و با نام «نسل هیولا» شهرتی یافت. این متن بعدها چند بار مورد بازبینی قرار گرفت و تا پای چاپ پیش رفت، تا آن که به تازگی یکسره بازنویسی شد تا یافتههای تازه دربارهی تکامل انسان را نیز در خود بگنجاند. کتاب کنونی، روایتی است زیستشناختی از ظهور و دگردیسی گونهی انسان، چنان که از زاویهی نظریهی سیستمهای پیچیده نمایان میگردد. مسیرِ تکامل نخستیها و گونههای نیای انسان، نظریهها دربارهی پیدایش انسان هوشمند کنونی، و طرح پرسشهایی دربارهی صفتها و ویژگیهای ریختی و رفتاری انسان –از شکل چشم و مو و چهرهی آدمیان گرفته، تا راه رفتن بر دو پا و پیدایش زبان- مسائلی هستند که در این کتاب مورد بحث قرار گرفتهاند. در این کتاب سیر تحول گونهی انسان از نیاکان دوردستِ آن تا ظهور نخستین نشانههای زندگی کشاورزانه بررسی شده است.
توضیحات : انوماالیش یکی از کهنترین روایتها دربارهی آفرینش هستی محسوب میشود. متنی که ابتدا به زبان سومری سروده شده و بعد در روایت اکدی به دست ما رسیده است. در این کتاب شرحی بر ظهور مفهوم آفرینش گیتی در جهان باستان و تعبیر نامهای الهی مورد بحث قرار میگیرد و نسخههای عبرانی و یونانی و اوستایی در کنار هم بازبینی میشوند تا تصویری از تکوین مفهوم خداوند به مثابه معماری جنگاور به دست آید. در این کتاب ترجمهی پارسی کل متن انوماالیش هم گنجانده شده است.
توضیحات : «زمان»ای که به شکلی آشنا و روزانه تجربهاش میکنیم و با آن سر و کار داریم، با «زبان»ای که پیوسته در ارتباط با دیگری یا هنگام اندیشیدن با خود به کارش میگیریم، شباهتهایی چشمگیر دارد. زبان و زمان به خاطر بخشبندیِ کمّی و واحدهای سنجشپذیر و پیاپیشان به هم شباهت دارند، و با تکرار سماجتآمیزشان در ذهن، هماهنگی رفتار من و دیگری را ممکن میسازند و شالودهی نظم اجتماعی را تشکیل میدهند. این کتاب چند مقاله و سخنرانی و درسنوشت را در بر میگیرد که رابطهی میان زمان، زبان و جنسیت-قدرت را بررسی میکند و به این پرسش میپردازد که شناسایی «من» از جهانِ آشنا و روزمرهی پیرامونش، و به دنبال آن خصلتهای درونی خودش، چگونه در درون قالبهای زبانی و زمانی پیکربندی میشود.
توضیحات : هنگامیکه به دنبال کتاب توماس کوهن راجع به کوپرنیک میگشتم به این مقاله برخورد کردم. این مقاله که بوسیله ی بزرگمرد فیزیک و برنده ی جایره ی نوبل استیون وینبرگ نوشته شده است، توجه مرا بشدت جلب کرد. چرا که کوهن با کتاب ساختار انقلابات علمی خود که مانند توپی در فضاهای فلسفی و علمی ترکید. برخوردهای محکمی به تاریخ فیزیک بطور اعم و علوم دیگر بطور اخص کرده است. برخورد قهرمان فیزیک با این اثر به دو دلیل بسیار حائز اهمیت است. این کتاب مجموعه ی مقالات فلسفی و فیزیکی از نویسندگان مختلف است. بزرگترین مقاله این مجموعه مقاله ی استیون وینبرگ است که به کتاب مهم ساختار انقلابات علمی اثر بی مانند توماس کوهن است.و اسم این مجموعه از نام آن مقاله یعنی (انقلابی که اتفاق نیفتاد) گرفته شده است.
توضیحات : نظریهی سیستمهای پیچیده،شالودهی نظری و روششناسی کتابهای پنجگانهی زروان را به دست میدهد و پیکربندی مفهومی آن نظریه را نیز ارائه میکند. گفتنی است، نظریهی سیستمهای پیچیده، یکی از جدیدترین و کارسازترین رویکردهای نظری دانش امروز است که دستیابی به رویکردی میانرشتهای را ممکن ساخته است و روشی نو و خلاقانه را برای پرداختن به بسیاری از پرسشهای ژرف و دیرینه در اختیار اندیشمندان قرار داده است. این رویکرد نظری با وجود اهمیت و تأثیر چشمگیرش در دانش تجربی و علوم انسانیِ اواخر قرن بیستم، هنوز به شکلی بایسته و جامع در اختیار مخاطب ایرانی قرار نگرفته است و همچنان در بیشتر محافل علمی کشورمان ناشناخته باقی مانده است. این کتاب صورتبندی نگارنده از نظریهی سیستمهای پیچیده را در بر میگیرد و با این هدف نوشته شده که مخاطب بتواند کاربست این نگرش را در علوم تجربی و انسانی دریابد.
توضیحات : کتاب بررسی مسئله شناخت علم در بین علوم انسانی و دانش های بشری نقش زیر بنایی داشته و بر تمام آنها مقدم بوده و مسائل فلسفی نیز متفرع بر آن می باشد. تا انسان تکلیف مسائل مربوط به شناخت را تعیین نکند و در این مورد نظریه قاطعی اتخاذ ننماید، نمی تواند در مسائل مربوط به انسان وجهان رای قاطع داشته باشد زیرا کسی که در این پندار به سر می برد که جهان قابل شناخت نیست و کسی که در این وهم متحیر است که شناخت هیچ چیزی میسر نیست، ارائه مسائل عقلی که مسبوق به پذیرش اصل شناخت است، برای او نافع نمی باشد. مسائل شناخت شناختی به قدری مهم است که بر هستی شناسی نیز مقدم بوده و تا مسائل این بخش حل نشود. نوبت به بررسی مسائل هستی شناسی و دیگر علوم فلسفی نمی رسد… .
توضیحات : بشر در طول تاریخ پیوسته با موضوعاتی رو به رو بوده که بر فرایندحیات تاثیر بسزایی داشته و زندگی اش را جهت و معنا بخشیده است. بی تردید از اهم این موضوعات پدیده مرگ و پایان حیات است، پدیدهای که هیچ انسانی را از آن گریزی نیست و آرزوی جاودانگی همواره در طول تاریخ، اندیشه انسان را به خود مشغول کرده است . در میان تمامی مخلوقات فانی، فقط انسان است که از این سرنوشت، یعنی مردن ، خبر دارد. همه جانداران می میرند، ستارگان و کهکشان ها فرو می پاشند، اما نمی دانند که می میرند و نمی فهمند که خواهند مرد ، جز انسان که می داند و می فهمد که خواهد مرد.